حمید و مهین زن و شوهر هستند و با ماشین خود به شمال می روند. اما در مسیری که با یک زن روستایی تصادف می کنند. بر خلاف اختلاف همسرش، حمید تصمیم می گیرد از صحنه فرار کند و زن را تا مرگ زندگی می کند، اما این تنها آغاز دردسرهای اوست. Hamid and Mahin are husband and wife and are traveling to the north by their car. But in the way they have an accident with a rural woman. Unlike his wife's disagreement Hamid decides to escape the scene and lives the woman to die but it is only the beginning of his troubles.